کد مطلب:45103
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:37
تعدد زوجات مخالف با سير طبيعت است . زيرا به لحاظ آمار تعداد زنان و مردان تقريبا برابر است . بنابراين طبيعت يك مرد را براي يك زن قرار داده است نه يك مرد را براي چهار زن .
مساله ازدواج صرفا به تعداد زن و مرد بستگي ندارد بلكه عواملي ديگري هست كه بسيار موثر است . اولا ; رشد فكري و آمادگي براي ازدواج در زنان زودتر است تا مردان . لازمـه ايـن امـر ايـن اسـت كـه اگـر به لحاظ آماري از صفر شروع كنيم پس از گذشت 25 سال تعدادزنان آماده به ازدواج نسبت به مردان دو برابر است . يعني طبيعت فقط پس از گذشت 25 سال براي هر مرد دو زن قرار داده است . ثـانيا ; آمار نشان داده است كه زنان عمر طولاني تر از مردان دارند و لازمه اين مطلب آن است كه تعداد زنان بيش از مردان باشد . ثالثا; قابليت توليد مثل در مردان دوام بسيار بيشتري از زنان دارد . زنان بطورمتوسط در 50 سالگي اين قابليت را از دست مي دهند , در حاليكه مردان بطور متوسطتا 70 سالگي چنين قابليتي دارند . با توجه به مطلب گذشته مي توان نتيجه گرفت كه طبيعت تعدد زوجات را جايز شمرده است . زيرا معنا ندارد كه قابليت توليد مثل را در مردان افزايش داده باشد امااز توليد مثل مخالفت كرده باشد . رابعا ; عوامل از بين برنده مردان مثل جنگ سبب مي شود كه تعداد زنان افزايش يابد . پـس از جنگ دوم جهاني زنان آلماني از دولت و كليسا درخواست كردند كه تعددزوجات را مجاز دارند تا مشكل آنها حل شود . علاوه بر اين مطالب بايد گفت كه حكم تعدد زوجات نه از سوي طبيعت نه از سوي اسلام بصورت ضروري و واجب براي هر مرد نيست بلكه صرفا با توجه به قيود و شرايط صرفاجايز است . در ضـمـن آنـكـه در شـرع اسـلام راهـهايي وجود دارد كه زن مي تواند از ازدواج مجدد شوهرش جلوگيري كند , مثال شرط ضمن عقد .
تفسير الميزان ج 4 ص 184
طباطبائي - سيد محمد حسين
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.